چه خوش بودی دلا !

آخرین مطالب

امکانات وب

با من حرف بزن، طلا را وقف خورشید می‌کنم.

غم تماشا نداره قربونت برم. یه عکس از خودت بگیر و شکلک در بیار. بگو این آهنگ رو رادیو پخش کرد، یادت افتادم. بگو عکسهای سفرمون رو دیدم دلم برات تنگ شد. بگو آسمون رو دیدی؟ پر ابره، همینطور که دوست داری، برام شعر بفرست. یه متن از کتابی که تازگی خوندی. یه نقاشی از پینترست. بگو سر راهم یه درخت نارنج دیدم. بگو یکیو دیدم که خیلی شکل تو بود. منو دعوت کن به چایی و بذار برات حرف بزنم. وقتی غمگینم نگام نکن. نگو تنهات می ذارم. باهام حرف بزن. غم خودش میره. ناپدید می‍شه. من آدم بد قلقی نیستم. سه شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۱ | چه خوش بودی دلا !...ادامه مطلب

ما را در سایت چه خوش بودی دلا ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leaveandpass بازدید : 20 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1402 ساعت: 15:32

بیشتر از همیشه دلتنگ شانزده سالگی‌ام هستم. دلتنگ سبزآبی‌ کبود و نارنجی‌ها، دلتنگ امید. رویا. کلمه. پنجشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۱ | چه خوش بودی دلا !...ادامه مطلب

ما را در سایت چه خوش بودی دلا ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leaveandpass بازدید : 33 تاريخ : شنبه 24 دی 1401 ساعت: 6:10

برسد به دست آقای مُرجی!

حالا به مناسبت ِ تولد ِ شصت سالگیتون اینا رو مینویسم ،آقای مجری !خوشحالم ! خوشحالم که اشتباه نکردم ، اشتباه نرفتم ، درست انتخاب کردم ، درست دیدم ، درست شنیدم ، خوشحالم که از بچگی اسطوره و قهرمان ِ زند چه خوش بودی دلا !...ادامه مطلب

ما را در سایت چه خوش بودی دلا ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leaveandpass بازدید : 59 تاريخ : پنجشنبه 28 فروردين 1399 ساعت: 14:52

نگات گرمای آفتاب ، صبح باغ بهارون

تو گفتی بعضی چیزا میشه نشونه ، حالا از تو کلی نشونه مونده تو ذهنم به یادگار که نمیدونم چطور بچینم کنار هم ، ببینم تا حالا بهت گفتم وقتایی که ماه تو آسمون کامله یاد تو می افتم ؟ بهت گفتم تو اولین کسی چه خوش بودی دلا !...ادامه مطلب

ما را در سایت چه خوش بودی دلا ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leaveandpass بازدید : 70 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 6:10

97

نود و هفت شبیه فیلم های تراژدی سینما بود ، شبیه تمام کتابهایی که نصفه رهاشون کرده بودم ، تلخ ، سخت ، پر داستان ، پر اتفاق ، خاکستری ، اونقدری که دیگه دوست نداشتم ادامه بدم ، دوست داشتم بند ِ کفشمو محک چه خوش بودی دلا !...ادامه مطلب

ما را در سایت چه خوش بودی دلا ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leaveandpass بازدید : 67 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 23:27

مرا به آن روزهای خوب ببر ، سپس رها کن ، من باز نمیگردم

کاش آدم تمام ِ عمر میرفت مدرسه ، تا آخر ِ عمر مانتو شلوار ِ سرمه ای میپوشید و دانش آموز بود، به هر چیز ِ الکی میخندید ،برای دوست ِ بغل دستش زنگای تفریح نارنگی پوست میکند و از مهمونی ِ هفته ی پیش ِخانوادگی میگفت، از باند ِ موسیقی ِ محبوبش ،از آخرین کتابی که خونده ، بعدم ساعت ِ دو برمیگشت خونه و تند تند ناهارشو میخورد و عصرش تو وبلاگش یه شعر از شاملو پست میکرد که "خنده زدن لب نمیخواد_ داریه دمبک نمیخواد _ یه دل میخواد که شاد باشه "

چه خوش بودی دلا !...

ما را در سایت چه خوش بودی دلا ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leaveandpass بازدید : 74 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 23:27

بشین و هی ناله کن ز عاقبت لالای لالای

اومدم بنویسم بیشتر از همیشه گیجم، سردرگمم، معلقم ، خسته ام ، خسته از نشدن ، نرسیدن ، نتونستن ، خسته از جون کندن ، خون ِ دل خوردن ، دوییدن ، نفس نفس زدن ، نرسیدن ، خسته از این نیم نگاه اونم از دور ،به چه خوش بودی دلا !...ادامه مطلب

ما را در سایت چه خوش بودی دلا ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leaveandpass بازدید : 74 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 23:27

نشسته‌ام به انزوا به رنگ و بوی بی پناهی

همیشه و همه جا اونی که سعی میکرد دلش روشن باشه من بودم ، همیشه اونی که امید داشت من بودم ، اون که فکر میکرد بعد از تلخی ها ، درد ها ، رنج ها ، عاقبت یه روزی سپیدی ها و شادی ها و خوشحالی ها میرسند من ب چه خوش بودی دلا !...ادامه مطلب

ما را در سایت چه خوش بودی دلا ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leaveandpass بازدید : 67 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 23:27

گذشته ها گذشته انگار

میگفت نمیتونیم از گذشته بگذریم ، میگفت گذشته وصله بهمون ، شایدم ما بهش وصلیم ، بهر حال یه تیکه از وجودمون اونجاست ،اونجا جامونده ، یه تیکه ی بزرگ از من ِ تغییر نکردمون ، نمیشه رهاش کرد ، راست میگه ، چه خوش بودی دلا !...ادامه مطلب

ما را در سایت چه خوش بودی دلا ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leaveandpass بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 6 خرداد 1398 ساعت: 12:06

نود و هفت

نود و هفت شبیه فیلم های تراژدی سینما بود ، شبیه تمام کتابهایی که نصفه رهاشون کرده بودم ، تلخ ، سخت ، پر داستان ، پر اتفاق ، خاکستری ، اونقدری که دیگه دوست نداشتم ادامه بدم ، دوست داشتم بند ِ کفشمو محک چه خوش بودی دلا !...ادامه مطلب

ما را در سایت چه خوش بودی دلا ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leaveandpass بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 6 خرداد 1398 ساعت: 12:06